هر چند به نظر مي رسد كه پرونده المپيكي هاي تيروكمان با جايگزيني منوچهري و اسدي به جاي وزيري و دهقان بسته شده اما نگاهي ديگر به آن چه كه از مسابقات قهرماني آسيا در تهران تاكنون بر اين فدراسيون گذشته شايد بتواند زاويه ديگري را در بحث مديريتي و حتي رفتار حرفه اي ورزشكاران ملي به ما نشان دهد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تمام حواشي تير و كمان پيش از مسابقات قهرماني آسيا در تهران آغاز شد، وقتي قرار بود كه مسابقات در كنار برج ميلاد برگزار شود و اين طور نشد، زماني كه علي رغم قول هاي كريم صفايي رييس سابق فدراسيون مبني بر آماده شدن سايت آزادي، اين مسابقات در كنار زمين نيمه تمام برگزار شد تا پس از اين رقابت ها صفايي از نبودن بودجه و عدم همكاري وزارت ورزش گلايه كند. اين در شرايطي بود كه به خاطر وجود حواشي در زمان مسابقات با اعلام رييس فدراسيون، ملي پوشان اجازه انجام مصاحبه با رسانه ها را نداشتند.

رقابت هاي آسيايي با همه حواشي خود يك سهميه المپيك براي ايران به همراه داشت كه ميلاد وزيري در بخش ريكرو انفرادي مردان آن را به ارمغان آورد اما اين پايان ماجرا نبود. چندي بعد از كسب سهميه المپيك حواشي رقابت هاي آسيايي تهران ادامه داشت و حتي نارضايتي والدين دانش آموزان مدارس آرش و آذر از اوضاع نا به سامان وضعيت اين مدارس و نبودن امكانات مورد نياز در سايت آزادي آتش حواشي تيروكمان را شعله ورتر كرد تا آنجا كه بنا به تصميم وزارت ورزش چند ماه مانده به المپيك صفايي از كرسي رياست فدراسيون كنار گذاشته شد.

بركناري رييس فدراسيون تيروكمان هم نتوانست حواشي را از اين فدراسيون دور كند، به طوري كه صفايي پس از بركناري‌اش در مقابل بدهكاري 10 ميلياردي تيروكمان عنوان كرد كه اين رقم تنها 2 تا 3 ميليارد است كه دليل آن هم وعده هاي توخالي وزارت ورزش بوده است. اين در شرايطي بود كه حتي در زمان برگزاري مسابقات آسيايي به خاطر نبودن بودجه حقوق پرسنل و ورزشكاران ملي داده نشده بود.

در كنار اين حواشي، محمدعلي شجاعي كه نايب رييس پيشين فدراسيون دوچرخه سواري بود از سوي وزارت ورزش به عنوان سرپرست فدراسيون معرفي شد تا شايد اين بار مديريت جديد بتواند كمي تيروكمان را از حاشيه نجات دهد اما حتي اين جايگزيني هم نتوانست راه گشا باشد.

زماني كه شجاعي به فدراسيون آمد،‌ افرادي همچون حجت الله واعظي كه پيش از اين به دليل اختلاف با صفايي از تيم ملي كنار گذاشته شده بودند به فدراسيون بازگشتند و نجمه آبتين كماندار المپيكي ايران هم كه به دليل مشابهي تصميم گرفته بود ورزش حرفه اي را كنار بگذارد پس از6 ماه كنارگيري از ورزش حرفه اي دوباره به اردوي تيم ملي دعوت شد.

انتصاب هاي جديد در فدراسيون باعث انتقاد شديد ملي‌پوشان شد كه از جمله مي توان به انتقاد شديد ميلاد وزيري نسبت به بازگشت واعظي به عنوان مدير تيم هاي ملي اشاره كرد. با تمام مخالفت ها و شرايط ناآرام تيروكمان، زمزمه تغيير مربيان كره اي شنيده شد كه دليل آن حضور 7 ساله اين مربيان و ناكارآمدي آن ها عنوان مي شد. هر چند چنين نظري از سوي برخي از كارشناسان و ملي پوشان همچون ميلاد وزيري به خاطر نزديكي زمان برگزاري المپيك مورد انتقاد قرار گرفت اما وزنه بركناري اين مربيان خارجي از سوي مسوولان سنگين بود.

شجاعي در ماه هاي اول حضورش و پيش از اعزام ملي پوشان به مسابقات شانگهاي چين اعلام كرده بود كه "مربيان كره‌اي تيم هاي ملي ريكرو تا پس از المپيك بر سر كار خود باقي خواهند ماند"، هر چند اين تصميم پس از كسب نتايج ضعيف در چين و تايلند نتوانست دوام بياورد و با حكم كميته فني مربيان كره اي از تيم ملي كنار گذاشته شدند. تصميمي كه اشك ميلاد وزيري كماندار المپيكي را در مقابل دوربين هاي خبري در آورد! و اين ملي پوش براي تغيير مربيان كره اي به فدراسيون انتقاد كرده و اعلام كرد كه تغيير مربيان كره اي از سوي واعظي بوده است.

با صحبت هاي جنجالي وزيري نسبت به تغييرات صورت گرفته اين بار شجاعي سرپرست فدراسيون اعلام كرد كه "برخورد ملي‌پوشان نسبت به تصميمات احساسي است" و خطاب به اين ملي پوش اظهار كرد:" وزيري بايد بداند كه فدراسيون آن‌قدر ضعيف نيست كه تصميم‌گيري را به دست شخص ديگري بدهد. ما از ملي‌پوشان نظرخواهي مي‌كنيم اما اگر ملي‌پوشي بخواهد از بيرون خط بگيرد نظرش ارزشي ندارد" .

شجاعي اين بار اعلام كرد كه فدراسيون از ابتدا به دنبال تعويض مربيان كره‌اي نبوده اما با توجه به عملكرد ضعيف مربيان كره‌اي با تصميم كميته فني كه پيش از اين در فدراسيون وجود نداشته اين مربيان كنار گذاشته شدند.

به گفته وي از صفر تا صد تصميمات توسط مربيان كره اي گرفته مي شده و حتي حقوق ملي‌پوشان را آن ها تعيين مي‌كردند اما موضوع اين است كه پس از تشكيل كميته في در فدراسيون، مقاومت مربيان كره‌اي و برخي افراد از داخل و خارج فدراسيون آغاز شد. تمام گفته هاي مسوول فدراسيون و حتي برخي گفته هاي ملي پوشان اين شبهه را به وجود آورد كه پاي شخص ديگري كه بركنار شده درميان است و ملي پوشان از بيرون فدراسيون خط مي گيرند. موضوعي كه از سوي صفايي تكذيب شد اما حواشي همچنان ادامه يافت.

آتش سوزي در سايت تيروكمان و تعطيلي مدارس آذر و آرش در كنار مصاحبه هاي انتقادي موضوعاتي بود كه هر چند وقت يكبار اين فدراسيون را در صدر خبرهاي حاشيه اي قرار مي داد، شرايطي كه تا پيش از اعزام تيم ملي به آخرين مسابقه كسب سهميه المپيك در آمريكا با مصاحبه بانوان ملي پوش درباره نبودن امكانات و رسيدن دير هنگام تجهيزات در فاصله دو روز مانده تا اعزام، روياي پايان حواشي تيروكمان را از بين برد.

تيم ملي ريكرو ايران با تمام فراز و نشيب ها به آمريكا اعزام شد و ميلاد وزيري بهترين عملكرد خود را در مسابقات بين المللي تجربه كرد تا براي اولين بار مقام سومي جهان را در مرحله مقدماتي كسب كند اما مهمترين اتفاق در اين رقابت ها كسب سهميه المپيك بانوان در بخش ريكرو انفرادي بود تا تيروكمان به دور از حاشيه يك نفس عميق بكشد و اميدوار باشد كه اين بار پس از بازگشت به ايران همه حواشي به باد فراموشي سپرده خواهد شد.

زهرا دهقان ملي پوش المپيكي بانوان در مصاحبه هايش عنوان مي كرد كه قصد ندارد ديگر به حواشي بپردازد و مي خواهد بدون دغدغه تمرين كند اما با رسانه اي شدن نامه كتبي وزيري و دهقان دو ملي پوش المپيكي دوباره تيروكمان در سراشيبي حاشيه افتاد تا اين بار حكم نهايي از سوي كميته فني اعلام شود و دو كماندار ديگر جاي دو كماندار المپيكي را بگيرند. اين در حالي بود كه نامه اين دو ملي‌پوش از سوي خود فدراسيون رسانه‌اي شده بود.

زماني كه اعلام شد وزيري و دهقان ضمن ترك اردوي تيم ملي خواهان بازگشت مربيان كره اي خود به تيم ملي هستند و اسامي همچون زهره شمس (همسر ميلاد وزيري ) به عنوان مربي تيم ملي بانوان و حمزه صفايي (پسر رييس سابق فدراسيون تيروكمان) به عنوان مربي تيم ملي مردان براي بازگشت به تيم ملي پيشنهاد شده بود،‌ كميته فني تصميم گرفت كه نادر منوچهري و ساره اسدي را جايگزين آن ها در المپيك لندن كند، شايد اين بار با چنين تصميمي سايه سنگين حاشيه از سر تيروكمان كوتاه شود.

شجاعي پس از اعلام اين تصميم عنوان كرد كه به اندازه كافي در مقابل ملي پوشان كوتاه آمده است. آن‌ها هر كاري كه خواستند انجام داده اند و او تحمل كرده است. حتي مسابقات امريكا هم برخلاف ظاهر، بدون حاشيه نبوده است. او گفته بود كه ملي پوشان اجازه نداده اند مربيان تيم ملي در زمان مسابقه پشت آن ها باشند و يا تيم را ارنج كنند، حتي گفته بود كه وزيري در آمريكا مي خواسته واعظي را كتك بزند! وزيري هم اعلام كرده بود كه مربيان تيم ملي را قبول ندارد و آن ها از نظر فني ضعيف هستند و مدعي شده بود كه شجاعي خود به ضعف مربيان پي برده و عنوان كرده كه درباره انتخاب آن ها اشتباه كرده است كه اين صحبت وزيري از سوي شجاعي تاييد نشد .

از سوي ديگر هم وزيري گفته بود كه خود شجاعي آنها را وادار كرده كه صحبت هايشان را كتبي بنويسند تا در كميته فني به آن رسيدگي شود و اصلا بحث ترك اردوي تيم ملي در بين نبوده اما فدراسيون ازاين نامه بر عليه آن‌ها استفاده كرده است. اين موضوع از سوي شجاعي تاييد نشد و او اعلام كرد كه هر اقدام و صحبتي در فدراسيون به صورت كتبي است و هيچ چيز شفاهي وجود ندارد. حتي زماني كه ملي پوشان گفته اند به تنهايي تمرين مي كنند يعني اردو را ترك كرده اند و زماني فدراسيون نامه آن ها را رسانه اي كرده كه تصميم بر جايگزيني ملي‌پوشان ديگري به جاي آن ها گرفته بود.

ساره اسدي پس ازاعلام نامش به عنوان بانوي المپيكي عنوان كرد كه از انتخاب فدراسيون شوكه شده و ابتدا تصميم گرفته بود به نفع دهقان از حضور در المپيك انصراف دهد اما از تصميمش منصرف شد و علت آن را صحبت با مسولان فدراسيون دانست و گفت كه اگر به المپيك نرود ايران سهميه اش را از دست خواهد داد. همچنين منوچهري هم در اقدامي مشابه ابتدا گفت كه نمي خواهد به جاي وزيري در المپيك حاضر شود چون چنين اقدامي درست نيست اما او هم با حاضر شدن در اردوي تيم ملي از تصميم اوليه خود منصرف شد. هر چند در تيم ملي ريكرو خبري از ملي پوشان سابق نيست حتي معلوم نيست كه دهقان و وزيري ورزش حرفه اي خود را ادامه مي دهند يا خير .


تصميمات گرفته شده چقدر مديريتي است ؟

در كنار تمام مشكلات و موضوعات گذشته بر اين فدراسيون ،‌ اين سوال مطرح مي شود كه چقدر تصميمات گرفته شده مبناي درست و مديريتي بوده و اين تصميمات چه نتايجي را در پي داشته است؟ آيا نمي شد وزرات ورزش در فاصله چند ماه باقي مانده تا المپيك تغيير مديريتي فدارسيون ها را به تعويق بياندازد ؟ مگر قرار است در اين چند ماه چه تحولي در فدراسيون ها اتفاق بيفتد ؟ به نظر مي رسد كمي سعه صدر در مديريت كلان ورزش حلقه گمشده در آستانه المپيك است، در صورتي كه هر تغييري جداي از لزوم آن،‌ از نظر روحي و رواني بر ورزشكاران تاثير گذار است. اين در شرايطي است كه بايد از مسوولا ورزش پرسيد كه المپيك در چه سطحي از اهميت قرار دارد كه نمي توان گاهي بر روي برخي از ناكارآمدي ها در فاصله كوتاه تا اين رقابت ها چشم بست؟

در فاصله 20 روز مانده تا المپيك حذف وزيري و دهقان چقدر درست بود؟

گاهي مديراني كه مسووليت فدراسيون را بر عهده مي گيرند از ابتداي حضور خود تلاش مي كنند كه حواشي را دور كنند اما گاهي نه تنها در اين راه موفق نيستند بلكه خود تبديل به حاشيه مي شوند. فدراسيون تيروكمان هم از اين موضوع مستثني نيست. شجاعي هر چند سعي كرد در ابتداي حضورش درگير اين حواشي نشود و با پرداخت حقوق ورزشكاران كمي جو را آرام كرد و حتي قول داد كه مربيان كره اي را تا پس از المپيك نگه دارد اما از يك نقطه به بعد پايش به حواشي باز شد؛ حواشي كه هيچ كس حتي ورزشكاران هم تلاش در كم كردن آن نكردند.

شجاعي خود بر اين باور است كه هنر، نگه داشتن ورزشكار است نه حذف آن اما با اين اعتقاد اين سوال مطرح است كه تصميم نهايي فدراسيون در حذف وزيري و دهقان چقدر مديريتي و درست بود؟ آيا نمي شد تنها 20 روز تا المپيك را هم تحمل كرد تا ورزيري كه در رنكينگ هيجدهم جهان قرار دارد، پس از 12 سال بتواند نماينده كشورش در المپيك باشد؟ آيا نمي شد وقتي ما 7 سال مربيان كره اي را در كنار تيم ملي داشته ايم تنها يكي دو ماه ديگر آنها را در كنار تيم داشته باشيم تا ملي پوشان به گفته خود حداقل از نظر روحي در شرايط نابساماني نباشند؟ مگر نه اين كه بارها اعلام شده بود كه حتي اگر بهترين مربيان دنيا هم در اين مدت كم در كنار تيم باشند هيچ اتفاقي نخواهد افتاد، پس دليل اين بركناري چه بود؟

و سوال ديگر اين كه چرا وقتي اختلاف بين ملي پوشان و برخي از افراد سابق تيم ملي زياد است،‌ آقاي واعظي به عنوان مدير تيم هاي ملي انتخاب مي شود؟ اين تصميم چه گامي در آرام كردن فضاي متشنج تيم ملي داشت؟

چرا براي ورزشكاران حاشيه مهمتر از اصل ورزش حرفه اي است؟

اين اولين بار نيست كه ورزشكاران ملي ما خود را آنقدر درگير حاشيه مي كنند كه ديگر از متن بيرون مي زنند. همين چند وقت پيش بود كه آرزو معتمدي قايقران المپيكي به خاطر اعتراض به انتخاب آرزو حكيمي به عنوان فرد اعزامي به المپيك، ورزش حرفه اي خود را كنار گذاشت. اين بار هم ميلاد وزيري و زهرا دهقان دو المپيكي بودند كه از رفتن به لندن باز ماندند. البته نمي توان نقش اين ورزشكاران را در تصميم مديران بي تاثير دانست.

يك ورزشكار حرفه اي تا چه اندازه مي تواند وارد حاشيه شود؟ اين سوالي است كه اين روزها بايد از وزيري و دهقان پرسيد. گاهي ورزشكاري كه چندين سال عمر خود را در ورزش مي گذارد تا به موفقيت هاي بزرگ كه در صدر آن رسيدن به المپيك است برسد،‌ آن چنان خود را درگير حاشيه مي كند كه از اصل كنار مي رود.

تغيير مديريتي در تمام دنيا مرسوم است و هر وقت تغييرات مديريتي رخ مي دهد بايد منتظر جابه جايي‌هايي در بدنه مديريتي بود اما چرا گاهي ورزشكاران نمي توانند با اين تغييرات كنار بيايند؟ اين كه يك مربي پس از تغيير رييس فدراسيون با تصميم كميته فني كنار گذاشته شود آنقدر ها هم بعيد نيست اما اعتراض درباره اين تغييرات تا كجا حق يك ورزشكار است؟ گاهي بايد به ورزشكاران يادآور شد كه وقتي از مديريت قبلي دفاع مي كنيد بايد به ياد آوريد كه حتي در آن زمان هم از عملكرد آن مدير رضايت نداشتيد.

مديراني كه نيستند اما حواشي گذشتگان همچنان وجود دارد

مديران پس از بركناري از ميز مديريتي خود چقدر براي حفظ جايگاه فدراسيوني كه روزي رياستش را بر عهده داشتند تلاش مي كنند؟ شايد اين سوال درباره فدراسيون تيروكمان به حاشيه بزند اما وقتي به اخباري مبني بر احتمال تعليق فدراسيون تيروكمان در آستانه المپيك از سوي صفايي رييس سابق فدراسيون مطرح مي شود اين سوال چندان هم بي جهت نخواهد بود. كاش مديران ما آنقدر خود را مسوول بدانند كه نه تنها از وقوع چنين اتفاقاتي جلوگيري كنند بلكه نگاهي ملي به مسائل داشته باشند تا اگر حواشي هم به وجود آمد ديگر انگشت اتهام به سوي آن ها دراز نشود.